یکی از بهترین کتابهایی رو که تو عمرم دیدم و خوندنش همیشه برام لذتبخش و مسحور کننده بوده تائوته چینگ اثر لاوتزه هست. مثلاً اولین قسمت اونو که میخونین ببنین چقدر شبیه به حکمتهای دیگه س. من اینجا برای فهم بیشتر ترجمه فرشید قهرمانی رو رو بعد از ترجمه هرمز ریاحی و بهزاد برکت و در قسمت انگلیسی هم اول از ترجمه Gia Fu Feng & Jane English و سپس از ترجمه انتشارات HarperCollins با یادداشت Stephen Mitchell استفاده کردم. امیدوارم شما هم لذت ببرید.
یک
دائو را اگر توان گفت، جاودان نیست
نام را اگر توان نامید، جاودان نیست
بی نام، آغاز آسمان و زمین است
نامیده، هزاران هزار را مادر.
بیآرزو، راز بیند
آرزومند، فاش
یگانهاند این دو نام،
وین بسان تاریکیست
هزارتوئی، تاریک
دروازهای بهراز.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دروازه ی ورود به دنیای شناخت.
1
The Tao that can be told is not the
eternal Tao.
The name that can be named is not the
eternal name.
The nameless is the beginning of
heaven and Earth.
The named is the mother of the ten
thousand things.
Ever desireless, one can see the
mystery.
Ever desiring, one sees the
manifestations.
These two spring from the same source
but differ in name; this appears as
darkness.
Darkness within darkness.
The gate to all mystery.
The tao that can be told
is not the eternal Tao.
The name that can be named
is not the eternal Name.
The unnamable is the eternally real.
NAMING is the origin
of all particular things.
Free from DESIRE, you realize the mystery.
Caught in desire, you see only the manifestations.
Yet mystery and manifestations
arise from the same source.
This source is called DARKNESS.
DARKNESS within DARKNESS.
The gateway to all understanding.
میان ایران و توران سالها جنگ و ستیز بود. در نبردی که میان اَفراسیاب تورانی و منوچهر شاهنشاه ایران درگرفت، سپاه ایران در مازندران به تنگنا افتاد. عاقبت دو طرف به آشتی رضا دادند و برای آن که مرز دو کشور روشن شود و ستیزه از میان برخیزد پذیرفتند تا از مازندران تیری به جانب خاور پرتاپ کنند؛ هر جا تیر فرود آمد همان جا مرز دو کشور باشد و هیچ یک از دو کشور از آن فراتر نروند.
تا در این گفتوگو بودند فرشته زمین اِسفَندارمَذ، پدیدار شد و فرمان داد تا تیر و کمان آوردند و آرش را حاضر کردند. آرش در میان ایرانیان بزرگترین کمانداران بود و به نیروی بیمانندش تیر را دورتر از همه پرتاپ میکرد.
فرشته زمین به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته است و باید توش و توان خود را در این راه بگذارد.
پس برهنه شد و بدن خود را به شاهنشاه و سپاهیان نمود و گفت: «ببینید که من تندرستم و نقصی در تن ندارم، اما میدانم که چون تیر را از کمان رها کنم همه نیرویم با تیر از تنم بیرون خواهد رفت و جانم فدای ایران خواهد شد.»
آنگاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر قله کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد تیر را از شست رها کرد و خود بیجان بر زمین افتاد.
هرمزد، خدای بزرگ، به فرشته باد فرمان داد تا تیر را نگهبان باشد و از آسیب نگهدارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان می رفت و از کوه و دره و دشت می گذشت.
نیمروز در کنار رود جیحون بر ریشه درخت گردویی که بزرگتر از آن در عالم نبود نشست. آنجا را مرز ایران و توران قرار دادند و هر سال به یاد آن روز جشن گرفتند.
گویند جشن «تیرگان» که در میان ایرانیان باستان معمول بود از اینجا پدید آمد.
منبع: یارشاطر، احسان؛ «داستانهای ایران باستان»، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1379
قانون خلاء (خالیشدن)
همیشه خلاء باعث جذب میشود. هرچه خلاء بیشتر باشد، جذب هم بیشتر؛ مثل خانه شلوغی که بخواهیم یک دست مبل هم وارد کنیم. علت اینکه قدرت گردباد بیشتر از باد است، همین خلائی است که در آن وجود دارد. هرچه خلاء درونیاش بیشتر، قدرتش بیشتر!
در کل، جذب همه موهبتهای الهی، مشروط به خلاء است. اگر میخواهید دعایتان مستجاب شود، باید ذهن و دل را خالی کنید. خالی از هر چیز زیانبار یا بیسود. خالی از نفرتها، کینهها، انتقام، حسادت، حسرت، یأس، سوءظن، کجاندیشی و هرآنچه که بیجهت ذهن ما را پر کرده است.
بخشیدن، موجب خلاء. یکی از علتهای تأکید بر عفو و بخشش، ایجاد خلاء در ذهن است، یعنی میدان ذهنی برای پذیرش چیزهای خوب باز میشود. پس بخشیدن دیگران، پیش از هر چیز، یک فرآیند ذهنی و روحی برای خود انسان دارد.
خالیتر :نهتنها خود را از چیزهای بد، پاک کنید که ذهنتان را از امور خوب هم خالی کنید! با انتقال اطلاعات مفیدتان به دیگران، خود را خالی و زمینه جذب بیشتر را فراهم کنید. به خلاف برخی که میگویند: از فوت و فنّ، فن را به دیگران یاد بده و فوت را برای خودت نگه دار.
خلاء زبانی: خالی کردن زبان به وسیله کنترل آن حاصل میشود. نگه داشتن زبان از گفتار هرز، دروغ، غیبت، تهمت، ناسزا و… راه ایجاد خلاء زبانی است. سکوت، یک خلاء درونی است، افرادی که زیاد حرف میزنند، میدان اطراف خود را پر از چیزهای بیهوده میکنند. اول العباده الصمت.
خلاء شکم: پرخوری باعث میشود حجم زیادی از انرژی ذهنی و جسمی، صرف هضم و جذب غذا شود.
سعدی:
اندرون از طعام خالی دار
تا در آن نور و معرفت بینی
اذا شبعت المعده نامت الفکره.
خالی ازگناه: پیامبر اکرم: دعای شما مستجاب نمیشود مگر اینکه خالی از گناه شوید. گناه، سرپیچی از سنت الهی، یعنی استفاده نادرست از یک نعمت است. امام باقر علیهالسلام: خدا از انسان دو چیز میخواهد: یکی اعتراف به نعمت تا بیفزاید؛ دیگری اقرار به گناه تا ببخشاید. توبه و اقرار به گناه، از عوامل جذب موهبتهاست. به مقداری که خود را از گناهان خالی کنید، زمینه جذب را در خود به وجود میآورید. کما اینکه به مقداری که زندگی خود را از مال حرام خالی کنید، مال حلال به همراه برکت را برای خود جذب میکنید.
رهایی: وابستگی به هدف نیز، موجب امتلاء و پری است. بیش از حد روی رسیدن به اهدافتان فکر نکنید، آنرا به خدا بسپرید. نتیجه توکل به خدا، رهایی و فرآیند رهایی، رسیدن به آرزوهاست.
گاو زمین- زمین روی شاخ گاو است1 گاو روی ماهی است هنگامی که گاو خسته می شود زمین را از روی یک شاخش روی دیگری می لغزاند و همین سبب زمین لرزه می شود.
«... بعضی ذکر فرموده اند که زمین بر روی یک شاخ گاو است هر وقتی که آن شاخ خسته می شود آن گاو سر خود را حرکت می دهد و می جنباند و زمین را می اندازد بر روی شاخ دیگر و هر موضع از زمین که بر روی شاخ گاو قرار می گیرد آن قطعه زلزله می شود...»2
گاویست بر آسمان قرین پروین
یک گاو دگر نهفته در زیر زمین
گر بینایی چشم حقیقت بگشا
زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین
خیام
فرو شد به ماهی و بر شد به ماه
بن نیزه و قبۀ بارگاه
فردوسی
من گاو زمینم که جهان بردارم
یا چرخ جهارمم که خورشید کشم؟
معزی
1. به عقیدۀ یونانیان زمین روی دوش اطلس Atlas است. در افسانه های آریایی گاو نمایندۀ قوت و نیرو است و مقدس شمرده می شود.
2. مجمع النورین ص 250.
منبع: هدایت، صادق؛ فرهنگ عامیانه مردم ایران؛ گردآورنده جهانگیر هدایت؛ تهران: نشر چشمه، 1385
در اکسل اگه مقدار آخرین داده وارد شده در آخرین سطر یک ستون رو بخواهیم به شرط پیوسته بودن ستون داده ها (عدم وجود فضای خالی (سطر خالی)) از فرمول زیر با فرض در نظر گرفتن ستون A می توان استفاده کرد
=INDEX(A:A,COUNTA(A:A))